صفا

بسم الله الرٌحمن الرٌحیم --------باصفا باش پادشاهی کن ...

صفا

بسم الله الرٌحمن الرٌحیم --------باصفا باش پادشاهی کن ...

سکاکی

با کمی همت همه چیز امکان پذیر است.در زمان های قدیم شخصی بوده است به نام سکّاکی که شغل او قفل سازی بوده است. نقل می کنند روزی یک قفل بسیار خوب برای حاکم وقت می سازد و‌ نزد حاکم می برد. حاکم از این قفل خیلی خوشش می آید و قفل را چند مرتبه باز و بسته می کند، در همین حین دانشمندی از در وارد می شود. حاکم قفل را زیر تشک خود می گذارد و شروع می کند به صحبت کردن با آن دانشمند. سکّاکی از این عمل خیلی ناراحت می شود و با خودش می گوید: این علم خوب است نه آن علمی که زیر تشک برود. به همین جهت به دنبال کسب علم می رود. جالب اینجا است که تلاش کرد و موفق نشد. روزی از نزدیک آبشاری می گذشت دید که آب روی یک سنگ می چکد و سنگ از اثر آب مقداری سوراخ شده است. با خودش گفت: دل من که دیگر از این سنگ سخت تر نیست. علم هم روانتر از آب نیست. من باید عالم بشوم و بعد از چهل سال درس خواندن با زن و فرزند و عائله و با ذهن و حافظه چهل ساله رسید به جایی که یک کتاب به نام مفتاح العلوم نوشت که چهارده علم تخصّصی در آن وجود دارد. هر کاری شدنی است اگر بخواهیم .

رد عدالت صحابه (1)

آیا آیه « إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ » عدالت تمامی صحابه را ثابت می‌کند ؟

پاسخ :

یکی از آیاتی که اهل سنت برای اثبات عدالت تمامی صحابه استناد و رضایت دائمی خداوند از کسانی که در این واقعه حضور داشته‌اند استفاده می‌کنند ، آیه 18 سوره فتح است که خداوند در این آیه می‌فرماید :



لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا . الفتح / 18 .

به راستى خدا هنگامى که مؤمنان ، زیر آن درخت با تو بیعت مى‏کردند از آنان خشنود شد ، و آنچه در دل هایشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزى نزدیکى به آن ها پاداش داد .


جواب اول : این آیه شامل تمامی صحابه نمی‌شود ؛ بلکه حد اکثر شامل کسانی می‌شود که در زمان بیعت رضوان حضور داشته‌اند و تعداد آن‌ها آن طور که علمای اهل سنت نقل کرده‌اند ، 1300 تا 1400 نفر بوده‌اند ؛ چنانچه محمد بن اسماعیل بخاری می‌نویسد :


4463 ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ کُنَّا یَوْمَ الْحُدَیْبِیَةِ أَلْفًا وَأَرْبَعَ مِائَةٍ .



صحیح البخاری ، ج6 ، ص45 .



از جابر روایت شده است که گفت : ما در روز حدیبیه ، هزار و چهار صد نفر بودیم .


و این در مقابل تمامی صحابه رسول خدا که در زمان رحلت آن حضرت بیش از یک صد و بیست هزار نفر بوده‌اند ، یک و نیم یا حد اکثر دو درصد خواهند شد . پس نمی‌توان از این آیه ، عدالت تمامی صحابه و یا رضایت خداوند را از تمامی آن‌ها استفاده کرد ؛ چرا که دلیل اخص از مدعا است .


یا خیر حبیب و محبوب

مرکاوا،قدرت پوشالی

تانک مرکاوا (مرکاوا در عبری به معنای ارابه) جزو پیشرفته ترین و مجهزترین تانکهای میدان نبرد در جهان است که توسط کارخانجات رژیم صهیونیستی، طراحی و ساخته شده است. نگاهی به قدرت این تانک و تجهیزات آن، قدرت مقابله رزمندگان حزب الله را بهتر نشان خواهد داد.
تانک های مرکاوا ستون فقرات یگان های زرهی ارتش رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهند. این تانک ها در چهار کلاس ام کا1 تا ام کا4 تولید و عرضه شده اند که نمونه آخری یکی از پیشرفته ترین و مدرن ترین تانک های جهان به شمار می آید.

ام کا4 تمام مراحل ساخت و تولید را در سازمان صنایع دفاعیرژیم صهیونیستی گذرانده است. این نسل یک پیشرفت فوق العاده را نسبت به سه نسل قبلی ارایه کرد. از یک سو یک سلاح مهلک تر بود و از سوی دیگر یک وسیله نقلیه امن تر برای خدمه محسوب می شد. این تانک شامل ابداعات مختلف در همه قسمت های کیفی تانک، حفاظت، قابلیت نجات، توان شلیک و حرکت بود.
مهم ترین تغییرات اعمال شده در سری آخر مرکاوا را می‌توان اضافه شدن و بهبود، زره چند تکه قابل افزایش از نوع ما جول، مسافت یاب بهبود یافته، مسلسل بسیار پیشرفته با قدرت نفوذ و نواخت بالا، تهویه پرقدرت و سیستم حفاظت کنندهء خدمه در برابر حملات اتمی، میکروبی و شیمیایی نام برد.
سیستم جدید دیگری که در آن به کار گرفته شده یک دوربین 360 درجه است که مجهز به عدسی گردون بود و از دورنمای صحنه ای که در دید مسلسل است عکس برمی دارد. این دوربین در صورت مشاهده هر تحرک مشکوک یا فعالیت مشکوک در اطراف تانک، آن را به خدمه اطلاع می دهد .این سیستم برای تأمین ایمنی تانک در محیط های خطرناک بسیار مناسب است. جالب اینکه برای این کار نیازی به چرخاندن دوربین نیست، بلکه این دوربین اساساً از ساختار پوششی 360 درجه برخوردار است و تصاویر آنی از محیط را در اختیار خدمه تانک قرار می دهد که به آگاهی آنها از محیط اطراف و تهدیدات احتمالی پیرامون وسیله نقلیه می افزاید.
از آنجایی که موتور تانک در قسمت جلوی آن قرار دارد، در نتیجه جرم بیشتر تانک در این قسمت جمع شده و در شرایط بحرانی فرار از در پشتی تانک برای سرنشینان آسانتر می شود. مرکاوا سریع حرکت می کند، بسیار پر قدرت است و بدنه آن از نوعی فلز ضد ضربه کم نظیر ساخته شده است. مجموعه این خصوصیات مرکاوا را به یکی از ایمن ترین تانک های جهان برای سربازان تبدیل کرده است.
ام کا4 به سیستم کنترل شلیک مدرن مجهز شده است که شامل محاسبات کامپیوتری و سیستم توازن برای تغییرات آب و هوایی می باشد. تانک شامل دید دو محوری توپچی و دید دورنمای دو محوری فرمانده است که هر دو به دوربین های مادون قرمز و صحفه نمایش برای دید در شب و روز مجهزند که به افزایش احتمال اصابت به هدف کمک می کند
در این تانک یک سیستم ردیاب اتوماتیک وجود دارد که از چندین کیلومتر دورتر می تواند بر روی هدف قفل کند. این سیستم ردیاب قابلیت تمرکز بر روی هلیکوپترهایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند را هم داراست.
هر یک از سرنشینان ام کا4 یک صفحه نمایش رنگی اختصاصی دارند که می توانند مناظر اطراف را بر روی صفحه نمایش خود ببینند. فرمانده نیز می تواند از نقشه اش برای موقعیت یابی و جستجو استفاده کند.
به دنبال وقوع انتفاضه الاقصی، وزارت دفاع اسرائیل، برخی از تانکهای مرکاوای خود را به نحوی تغییر داد که این تانکها بتوانند نیازهای یک جنگ شهری را برآورده کنند؛ عمده این تغییرات در قسمت موتور به وقوع پیوستند و تاثیری بر کارایی رزمی این تانکها نداشتند.
این مدل، نوعی از تانک "مرکاوای 3" می‏باشد که ویژه جنگهای شهری، تجهیز شده است و مجهز به یک مسلسل داخلی 50 میلی‏متری ام2 ساخت براونینگ می‏باشد که خدمه را قادر به شلیک پرقدرت و با نواخت بالا می‏نماید، بدون آنکه در معرض تیر دشمن قرار بگیرند.
در این مدل، همچنین از حفاظت‏های بیشتری برای صدمه ندیدن در برابر انفجار نارنجک یا مواد انفجاری دست‏ساز استفاده شده و توری‏های خاصی جهت محافظت دوربین‏ها و هواکش‏ها، تعبیه شده است.
همچنین دستگاهی جهت علامت ‏گذاری نقاط و یک دوربین در قسمت عقب تانک نصب شده است تا خدمه بهتر بتوانند در خیابانهای باریک، جهت ‏یابی کنند
به گزارش پایگاه اینترنتیرژیم صهیونیستی "گلوبز" در جنگ 33 روزه 52 تانک مرکاوا به شدت آسیب دیده و 5 فروند به کلی نابود شدند.
بنا به اظهارات یکی از مسئولین پروژه تانک های مرکاوا در صنایع دفاع رژیم صهیونیستی، با وجود زره قدرتمند و چند لایه مرکاوا، بیست و دو فروند از موشک های ضد تانک حزب الله در بدنه تانک ها نفوذ کردند که منجر به کشته شدن 23 تن از خدمه آن ها شدند. یعنی 10 درصد کل خدمه تانک ها هلاک شدند.
به طور کلی راکت های ضد تانک قدیمی و ضعیف آر پی جی7 آسیبی به زره مرکاوا نمی رساند و فقط اگر راکت بصورت عمودی به زره برخورد کند مقداری در آن بخش خسارت ایجاد خواهد که به دلیل استفاده از زره ها ساندویچی بعد از مراجعت تانک به پادگان میتوان به سرعت زرههای خراب شده را با جدید تعویض کرد
افسران صهیونیست اظهار داشته اند که حزب الله از موشک های ضد تانک پیشرفته‌ای استفاده کرده اند که توانستند در زرهی با ضخامت 70 تا 90 سانتی متر از فولاد نفوذ کنند.
دو فروند از تانک های ام کا4 به کلی از بین رفتند و 18 فروند دیگر هم به صدمه جدی دیدند که 10 فروند دیگر اصلا قابل تعمیر نبودند.
صهیونیست‌ها آنقدر به مرکاوا اطمینان داشتند که اصلا فکر نمی کردند به این راحتی و با استفاده از تاکتیکهای پیشرفته و نامتقارن حزب الله لبنان اینگونه اسطوره نبرد زمینی شان همچون برگهای درخت بر روی زمین بریزد و نماد و ستون حرکت زرهی زمینی آنها فلج شود اما با اقدامات و برنامه ریزی های حزب الله و بررسی تمامی جوانب این تانک، مرکاوای 4 یعنی پیشرفته ترین نسل انها که مجموعه ای از انواع سلاح ها و امکانات پیشرفته بود، هیچگاه نتوانست حتی تا رود لیتانی نیز پیشروی کند و اقتدار پوشالی اش به خاطره ها پیوست.
ژنرال "تال" بنیانگذار صنعت تانک سازی دررژیم صهیونیستی زمانی که اقدام به ساخت این تانک کرد، اعلام کرده بود که این تانک بهترین محافظ ممکن برای خدمه آن است اما مشخص شد حزب الله، قادر به فلج کردن تانک‌ ها شده و نفرات زیادی از آنها کشته و مجروح شدند.
در سال 2005، بیش از 5000 کارگر مستقیما درگیر تولید مرکاوا بودند؛ ضمن اینکه 5000 شغل غیرمستقیم دیگر نیز به واسطه تولید مرکاوا در 220 شرکت اسرائیلی ایجاد شده بود. همچنین در سال 2005، به واسطه صدور تجهیزات وابسته به تانک مرکاوا، 200 میلیون دلار سود خالص،‌ عاید رژیم صهیونیستی شد. ( البته خود تانک، هیچگاه صادر نشده است) کارخانجات درگیر تولید مرکاوا، انتظار دارند تا سال 2007، تعداد شغل های مرتبط با تولید مرکاوا به میزان 2000 نفر افزایش یابد و صدور فطعات مرتبط نیز تا 400 میلیون دلار، سود عاید دولت صهیونیستی کند که با شکست مفتضحانه این تانک در جنگ با حزب الله، شرکتهای وابسته به آن در اسرائیل تعطیل شدند.
مشخصات:
وزن : 65 تن
سرنشینان : 4 نفر
سلاح های این تانک : یک توپ 120 میلیمتری
ماکزیمم سرعت : 70 کیلومتر در ساعت
برد : 500 کیلومتر حرکت بدون سوختگیری

منابع: مجله جنگ افزار (با تلخیص )
سایت اینترنتی "گلوبز"
سایت انجمن های تخصصی

* گردآورنده: رامتین شاهین فر
خبر گراری فارس

خوردن آتش

پیش از ظهور پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم )علمای یهود صفات و نشانه هاى او را مطابق آنچه در کتب خود یافته بودند براى مردم بازگو مى کردند، ولى پس از ظهور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و مشاهده گرایش مردم به او ترسیدند که اگر همان روش سابق را ادامه دهند منافع آنها به خطر بیفتد و هدایا و مهمانى هائى که براى آنها ترتیب مى دادند از دست برود! لذا اوصاف پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را که در تورات نازل شده بود کتمان کردند
خداوند روز قیامت با آنها سخن نمى گوید، و آنان را پاکیزه نمى کند، و عذاب دردناکى در انتظارشان است
اموال حرامى که از این طریق به دست مى آید در واقع آتشى است که در دل آنها وارد مى شود که در رستاخیز به شکل واقعى خود مجسم خواهد شد.

روز پدر از زبان دکتر مهاجرانی

روز پدر...

برای من که پسرم خود پدر شده ست، روز پدر روز شیرین و خوشی ست. به ویژه این روز با نام امام علی علیه السلام عبیرآمیز شده است...
پدرم همیشه نامش و صدایش و چهره روشن جذابش به زندگی ما معنی می دهد. ساعتی پیش هم که با او حرف زدم مثل همیشه مست شدم. همه ی عمر او بهار بوده است و تابستان. انگار هیچ پاییز و زمستانی بر او نگذشته. همیشه گرم و پر طراوت. تر و تازه.
ما سال ها در یک اتاق، اتاق روی اب انبار در خانه حاج حسن غلامی رو بروی باغ فردوس زندگی می کردیم. قرار شد صاحب خانه شویم. زمینی را در حاشیه شهر از حاج غلامحسین خریدیم. خانه را از خشت و گل بنا کردیم. من نه ساله بودم. پدرم چاه می کند. هم آب انبار و هم هر دو چاه را خودش کند. ما هم کمک می کردیم. با یک سطل حلبی از چاه خاک بالا می کشیدم. پدرم ته چاه بود. ریسمانی که سطل را با ان بالا می کشیدم، فرسوده بود. اما انگار توجهی نداشتیم. داشتم سطل را بالا می کشیدم که ناگاه ریسمان برید...گویی قلبم از سینه ام به بیرون پرتاب شد. فریاد نبود زار زدم: پدر!
"صدایی از ته چاه بالا آمد. ناراحت نباش پسر جان."
به خود می لرزیدم. هر چند صدای پدرم محکم بود. از چاه بالا آمد. جویباری از خون از بالای گوشش به سوی گیجگاه و گونه راستش روان بود. هر دو دستش را به لبه چاه تکیه داد؛ بیرون آمد، مرا در آغوش گرفت. با صدای بلند گریه می کردم. برق آفتاب هم توی چشمان زیتونی-قهوه ای اش افتاده بود. لبخند می زد.
پدرم مثل آفتاب بود که از متن تاریکی چاه دمیده بود. کنار دیوار نشست. مادرم یک لیوان آب آورد. با گوشه روسری سپیدش خون را از چهره پدرم پاک کرد.
یک لیوان آب هم به من داد. انگار آب معطر بود. من هم چشم از پدرم بر نمی داشتم...
*
صبح زود پدرم از نانوایی نان سنگک می گرفت. ریگ هایی که پشت نان مانده بود ؛ گوشه دستمالش گره می زد. سر کار که می رفت آن ها را روی پیشخوان نانوایی می گذاشت. می گفت" ما نان می خریم، سنگ که نمی خریم. دیدی وفتی سنگ را از نان جدا می کنی وفتی داغ ست؛ چه جور دستت می سوزد؟ آگر مال مردم را بخوریم همانطور روح ما می سوزد..."
*
تشییع پیکر برادرم محسن بود. سمت مزار شهدا می رفتیم. پدرم مثل همیشه محکم قدم بر می داشت. و همان لبخندی که نقش ابدی لبهاش بوده و هست...من نماینده مجلس بودم. برخی می آمدند و تسلیت و تبریک می گفتند...گاه پدرم را نمی شناختند. پیرمردی که قامتش خمیده بود. سمت پدرم آمد. پرسید:
" آقا! پسر کیه شهید شده؟"
پدرم لبخند زد و گفت:" پسر من!"
شانه پیرمرد را فشرد و لبخند زد. بغض پیرمرد شکست. بهت زده بر جای مانده بود.
*
بیمارستان قلب بودیم. قرار بود قلبش را عمل کنند. دکتر نوحی و دکتر ملکی آمده بودند. با لطف و مهر تمام با پدرم صحبت می کردند. پدرم پرسید:
" آقای دکتر اگر قلبم عمل بشه می توانم از نردبان بالا برم!"
توضیح دادم که پدرم از جوانی اذان می گفته. حالا هم نگران است که نتواند اذان بگوید. قلبش را عمل کردند. اکنون هنگام اذان صبح گوشه حیاط کنار درخت سیب و به و شمعدانی ها می ایستد و اذان می گوید. صدایی که سال هاست موسیقی آسمانی خانه و زندگی ماست. روزش و روز همه پدران مبارک و خرم و سرشار از خوشی.

مکتوب